در عالم تعليم وتربيت احترام به شخصي اندازه دارد

در مسائل تعليم وتربيت يك مطلب بسيار با اهميتي وجود دارد و آن ملاحظهً دقيق شخصيت مورد تربيت است ، زيرا اگر شخصيت درست ارزيابي نشود ، ممكن است تربيت نتيجه معكوس بدهد ، يكي از آن مسائل كه درارزيابي شخصيت نقش مهمي را بازي مي كند پر وبال دادن به شخصيت مورد تربيت مي باشد . اگر شخصيت مفروض آمادگي گيرندگي آن مزيتي را كه شما مورد تربيت قائل مي شويد نداشته باشد ، شما ارزش آن مزيت را در نظر تربيت شده ساقط كرده ايد . به طوري كه ممكن است در تمام زندگاني همان مزيت را به پشيزي نخرد . در آن شخصيت بادي دميده ايد كه ممكن است درون اورا مختل بسازد . امروزه اين مسئله كه بسيار شايع است كه مي گويند : همواره به مورد تربيت شخصيت بدهيد . بايد مورد تامل بيشتر قرار گيرد ؛ اگر شخصيت به شكلي است كه بزرگ داشت آن باعث اشتباه و باليدن خواهد گشت ، اين اعطاي مزيت نه فقط تربيت نيست ، بلكه خيانت به آن شخصيت خواهد بود به همين جهت جلال الدين مي گويد: با اينكه موسي (ع) به ساحرين ادب كرد و شروع كار را به آنها عرضه نمود ، آنها اين مزيت را درك ننمودند . واقدام به كار كردند ، اگر آنها درك واقعي داشتند از اعطاي اين مزيت ممكن بود آگاهي فوق العاده به آنها دست بدهد و پيش از آنكه در سحر مغلوب شوند با كمال فهم و منطق به خداي موسي ايمان بياورند

ساحران در عهد فرعون لعين  

چون مري كردند با موسي ز كين

ليك موسي  را  مقدم  داشتند

ساحران   اورا  مكرم  داشتند

زآنكه گفتندش كه فرمان آن تست

گر تو مي خواهي عصا بفكن نخست

گفت  ني  اول  شما   اي ساحران 

افكنيد آن مكر ها را در   ميان

اينقدر  تعظيم  ايشان  را   خريد        

و از مري آن دست و پا ها شان بريد

ساحران چون قدر نشناختند   

دست و پا در جرم آن در باختند

لقمه و نكته است كامل را حلال 

تو نه اي كامل مخور مي باش لال

تو چو گوشي او زبان ني جنس تو 

گوشها را حق بفرمود  انصتوا

كودك اول چون بزايد شير نوش

 مدتي خامش بود او جمله گوش

مدتي مي بايدش لب دوختن

از سخن گويان سخن آموختن

تا نياموزد  نگويد  صد  يكي 

ر بگويد حشو گويد بي  شكي

كّر اصلي كش نبود آغاز گوش

لال باشد كي كند در نطق جوش

زانكه اول سمع بايد نطق را            

  سوي منطق از ره سمع اندرا

ادخلوا الابيات من ابوابها   

 واطلبوا الارزاق من اسبابها

........

1-(قالوا يا موسي ..... ساحران گفتند : يا موسي يا توعصا را بيانداز يا ما مارهاي خودرا بياندازيم ، موسي فرمود : شما بياندازيد . آنها شروع به سحر بازي خود نمودند ، آن طنابها و عصا ها به خيال موسي به حركت در آمدند . – طه آيه 65و 66)

2-( و اذا قريء القران ........ هنگاميكه قران خوانده ميشود بشنويد و گوش فرا دهيد شايد مورد محبت الهي قرار بگيريد. –اعراف آيه 204

3- ( واتواالبيوت من ابوابها و......به خانه ها از در هاي آنها وارد شويد ، وبه خدا تقوا بورزيد ، شايد رستگار شويد –بقره 189)

( بر گرفته از جلد 1 تفسير و نقد و تحليل مثنوي جلال الدين محمد مولوي – نوشته محمد تقي جعفري ص 716)