قران شفاست

ساخت وبلاگ

...این آیه بازگشت به محور اصلی سوره که قرآن است

در آیه 81 اسراء می فرماید :«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا =نازل می کنیم از این قرآن حقیقت خواندنی آنچه که ما از این حقیقت خواندنی چیزی مه شفا ورحمت باشد برای شما فرستادیم.شفا همان چیزی که در فارسی هم بکار می بریم که همان درمان است .همان طور که جسم انسان بیماری دارد ودر آن اختلال بوجود می آید ،روح وروان واخلاق ما هم دچار بیماری می شود.در نهج البلاغه تعبیری حضرت علی (ع) در مورد پیامبر(ص) دارند طبیب دوار به طبه » ایشان طبیب وپزشک بود.پیامبر مثل یک دست فروش دوار بود ومی چرخید وآنچه که می فروخت طبابتش بود.بجای اینکه مردم به سراغ طبیب بروند پیامبر به سراغ آنها می رفت وقرآن را به آنها عرضه می کرد.با انذار وبشارت مردم را طبابت می کرد.این طبابت بیماری های اخلاقی وروانی بود

طبابت در نهج البلاغه زیاد آمده همانطور که گفته یک طبابت جسم است ولی طبابت اصلی،طبابت روان انسان است در خطبه 176 نهج البلاغه می گوید:برای هیچ احدی قبل از قرآن بی نیازی نیست .دنبال هرکتابی رفته باشید بی نیازی شما را سیراب نمی کند ،این قرآن است که شما را سیراب می کند .از بیماری هایی که دارید طلب شفا از قرآن کنیدوتوضیح می دهد،قرآن شفای بزرگترین درد هاست،دوای سرطان روان انسان است،دوای بیماری فلبی است. کفرو پوشاندن حقیقت ، نفاق که عدم تطابق ایمان با عمل است .غی ضد رشد است بجای رشد به بی راهه برویم وذلال وگمراه شدن که از طریق قرآن خدا را بخوانید وبا دوست داشتن قرآن بسوی آن هدف گیری کنید.مبادا قرآن را دکان دنیا کنید

« مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ» قران هم شفا است وهم رحمت وقتی دل انسان بیماری دارد نمی تواند حقیقت را در یابد وبه آن برسد اول باید درمان شود وقتی سلامتی حاصل شد، ان وقت دنبال حقایق دیگر برود.اگر لباس تیره داشته باشید اول باید آن را بشویید وسپس آن را رنگ کنید وقتی از زنگار پاک شد رنگ روشن را می پذیرد .کار قرآن اول شفا است .کفر ونفاق وتباهی وگمراهی را می بردوقتی دل آدم پاک شد اماده نورانی شدن می شودوبرخوردار از رحمت الهی می شود ورفته رفته اخلاق کامله کسب خواهد کرد وخلق وخوی خدایی می گیرد.واخلاق برتر در او پیدا می شود.بنابراین قرآن شفا ورحمت برای مومنین است .برای کسانی که این کتاب را باور داشته باشند وبه سمت قرآن بیایند.« وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا » ولی همین قرآن به ظالمین جز خسارت اضافه نمی کند.نه تنها مفید نیست بلکه خسران آور است.کتاب مفید است ولی اگر از موضع ظالمانه با آن برخورد شود جز خسارت فایده ای ندارد.نکته جالب این است که نمی گوید ولایزید والکافرین» می گوید ظالمین ونشان می دهد علت اصلی ظلم است.کسی که حق را نبیند ، کفر منجر به ظلم می شود.چون خود را حاکم می کند وخود پرست می شودوکسی که خود پرست شد به دیگران ظلم می کند

مولانا می فرمایند:
پس ز نقش لفظ های مثنوی
صورتی ضال است و هادی معنوی
در نبی فرمود کاین قرآن ز دل
هادی بعضی و بعضی را مضل

یعنی مثنوی منهم برای خیلی ها گمراه کننده وبرای خیلی ها هدایت کننده است .این شفا شفای اتوماتیکی نیست این شفا به دل ما ربط دارد اگر عملکرد درست نباشد شفا که هیچ ،مرض مان را نیز بدتر می کند.« وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا »خسارت رازیاد می کند.قرآن دکان دنیا می شودواین نکته اساسی است که باید به آن توجه داشت .قرآن برای هیچ جامعه ای مفید نیست مگر اینکه آن جامعه خلق وخو واخلاق آن عوض شود وبا یک دیدهدایت پذیربه سراغ قرآن رود

مثنوي من...
ما را در سایت مثنوي من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iba92mehre بازدید : 120 تاريخ : يکشنبه 17 مهر 1401 ساعت: 14:28