آزادی درونی

برای به دست آوردن آزادی درونی که آغاز رشد شخصیت الهی انسان است  ،باید بند وزنجیر علائق مادی را از خود دور ساخت ،کسی که در بند سیم وزر بوده باشد پس آنها را می پرستد چگونه می تواند از نعمت خدادادی آزادی درونی بهرمند گردد؟آزادی در اشباع غرائز ،زنجیری است که به پای آزادی شخصیّت انسانی زده می شود .چه باید کرد؟

همیشه در همه جوامع اکثریت با آن افراد ی بودند که آزادی  آن چشمه سار زلال الهی را در شوره زار خور وخواب وخشم وشهوت مستهلک می کنند ،غافل از اینکه چنین روشی از مردم غفلت زده در طول تاریخ انسانها عالی ترین وسیله ی لذائذ نیرومندان بوده است .

هرکرا جامه زعشقی چاک شد

اوزحرص وعیب کلی پاک شد

شادباش ای عشق پرسودای ما

ای  طبیب جمله   علتهای  ما

ای دوای نخوت وناموس ما

ای توافلاطون وجالینوس ما

جسم خاک از عشق بر افلاک شد

کوه در رقص آمد وچالاک شد

عشق   جان   طور   آمد  عاشقا

طور مست وخر موسی صعقا

.... فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسَى صَعِقًا...هنگامیکه خدای موسی به کوه جلوه کرد کوه شکافته شد وموسی فریاد زنان به زمین افتاد( اعراف آیه 143)

( بر گرفته از ص 45 جلد 1 تفسیر ونقدوتحلیل مثنوی مولوی،محمد تقی جعفری)